من نمیرم آرایشگاه

ساخت وبلاگ
برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید یک روز صبح لیونی که یک شیر کوچولو بود به همراه بابا شیره مشغول صبحانه خوردن بودند. بابا شیره نگاهی به لیونی کرد و گفت:” پسرم .. وقتشه که به آرایشگاه بریم تا موهات رو کوتاه کنه ” لیونی در حالیکه غذاش رو می جوید گفت:” […] مابانو...
ما را در سایت مابانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار mahban بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 14:12

خبرنامه