مابانو

متن مرتبط با «میشه» در سایت مابانو نوشته شده است

میشه بیام تو ؟

  •   توی تنه محکم و پهن یکی از درختهای جنگل راکون کوچولویی زندگی می کرد. یکی از شبها که راکون توی خونه کوچیکش نشسته بود ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن کرد. صدای بلند رعد و برق توی کل جنگل به گوش می رسید و طوفان شدیدی شروع شده بود. راکون از پنجره به بیرون […], ...ادامه مطلب

  • میشه صدات رو به من بدی؟

  • 3.4/5 - (27 امتیاز) تودی یک بوقلمون بود که اصلا خودش رو دوست نداشت.. اون همیشه با خودش  فکر میکرد:”  این چه قیافه ای هست که من دارم؟ پاهام مثل دو تا چوب دراز و نازکن ، کله ام که هیچ مویی نداره و پرهام هم کلفت و زشت و قهوه ای بدرنگ هستند!!” اما […], ...ادامه مطلب

  • قصه کودکانه وقتی که خرس بزرگ مثل همیشه نبود

  • 4.8/5 - (25 امتیاز) توی یک جنگل سرسبز و بزرگ خرس کوچولویی همراه خرس بزرگ زندگی می کرد. خرس کوچولو عاشق گشت و گذار و ماجراجویی توی جنگل با بهترین دوستش یعنی خرس بزرگ بود.. اونها در کنار هم روزهایی پر از خنده و تفریح و ماجراجویی رو می گذروندند. خرس کوچولو به ارتفاعهای بلند […], ...ادامه مطلب

  • داستان کودکانه پرستو و درختان همیشه سبز

  • 4/5 - (21 امتیاز) پرستو و درختان همیشه سبز روزهای آخر پاییز بود و کم کم زمستان از راه می رسید. پرستوها خودشون رو آماده می کردند که به مناطق گرمسیر جنوبی کوچ کنند تا از سرمای زمستان در امان باشند. اما در این بین پرستوی کوچکی بود ک بکی از بالهاش شکسته بود و […], ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها