مابانو

متن مرتبط با «موش» در سایت مابانو نوشته شده است

یک ساحل هیجان انگیز برای موش ها

  • آلبرت و خواهرش آنی موش کوچولوهایی بودند که توی حیاط یک خونه بزرگ زندگی می کردند. یک روز گرم تابستانی که آلبرت و آنی روی درخت مشغول بازی بودند. آلبرت چشمش به ماشین آدمهایی که اونجا زندگی می کردند افتاد و گفت:” اون بچه ها دارند به همراه مامان و باباشون به سفر میرن .. […], ...ادامه مطلب

  • موش کوچولو و حلزون شگفت انگیز

  • آلبرت یک موش کوچولوی زبل بود. یک روز صبح آلبرت با هیجان شروع به جیغ و داد کرد و گفت:” اینجا رو نگاه کنید ! من یه حلزون کوچولوی بامزه پیدا کردم.. من می خوام اونو پیش خودم نگه دارم ، اون از این به بعد حیوون خونگی منه و من بهش همه چیز رو […], ...ادامه مطلب

  • سفر پرماجرای موش کوچولو

  •   یکی از روزهای گرم تابستانی موش کوچولو تصمیم گرفت که به برادرش که اون طرف دریاچه زندگی می کرد سر بزنه .. اون می دونست که چند روز دیگه روز تولد برادرشه و دلش می خواست برای بردارش هدیه تولد ببره .. موش کوچولو کلی فکر کرد که چطوری می تونه خودش رو به […], ...ادامه مطلب

  • موش کوچولویی که دونه مهربونی می کاشت

  • یکی بود یکی نبود. موش کوچولوی مهربونی بود به اسم ماشا.. ماشا هر روز صبح که از خواب بیدار میشد به این فکر می کرد که امروز چه کارهای خوبی می تونه بکنه، به چه کسایی می تونه کمک کنه .. آخه بابا موشی همیشه به ماشا می گفت:” یادت باشه مهربونی تا دور دست […], ...ادامه مطلب

  • آهنگ مدرسه موش ها

  • به به به به بهاره سبزه و سبزه زاره صحراها پر ز سنبل دشتا پوشیده از گل به به به، های شکوفه های رنگ به رنگ سرخ و سفید از همه رنگ بهار اومد از همه سو گل دراومد کنار جو هه هه هه هه هه، آخیش چه شکوفه هایی، به به به به به […], ...ادامه مطلب

  • داستان کودکانه تله ای برای موش ها

  • 4.1/5 - (31 امتیاز)       یکی بود یکی نبود. توی یک خونه قدیمی که حیاط بزرگی داشت سه تا موش کوچولو زندگی می کردند به اسم های موشی و موشا و موشک . اونها شیطون و بازیگوش بودند و هر روز به همه سوراخ ها و گوشه و کنار حیاط سرک می کشیدند. […], ...ادامه مطلب

  • شبی که موش کوچولو بیدار ماند

  • 4.3/5 - (42 امتیاز) داستان شبی که موش کوچولو بیدار ماند از این قراره که  یه روزی روزگاری یه موش کوچولو بود که با خونواده اش توی یه دشت بزرگ و سرسبز زندگی میکردن. موش کوچولو ده تا خواهر و برادر دیگه هم داشت و با مامان موشه و بابا موشه خوشحال و راضی زندگی […], ...ادامه مطلب

  • قصه صوتی موشی که می خواست بزرگ باشه

  • Your browser does not support the audio element.    یکی بود یکی نبود ، روزی روزگاری یک موش کوچولو بود که توی یک سوراخ کوچیک زندگی می کرد ،این سوراخ کوچیک توی یک درخت کوچیک بود ،و این درخت کوچیک هم, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها