مابانو

متن مرتبط با «خوام» در سایت مابانو نوشته شده است

من نمی خوام سلام کنم!

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید شایلی دختر کوچولویی بود که راستش رو بخواید یه کم خجالتی بود. سلام کردن و حرف زدن با بقیه برای شایلی کار خیلی آسونی نبود. عصرها که صدای بازی بچه ها جلوی خونه شون می پیچید شایلی هم بیرون می اومد تا کمی قدم بزنه.. بچه […], ...ادامه مطلب

  • من می خوام اول باشم!

  • پرنده آبی و سگ و گربه دوستهای صمیمی هم بودند که توی یک پارک بزرگ زندگی می کردند و بیشتر وقتشون رو در کنار هم می گذروندند. یک روز صبح که مشغول آب بازی بودند پرنده آبی گفت:” همیشه توی هر کاری گربه نفر اوله و من نفر آخر! چرا؟؟ من می خوام اول باشم!” […], ...ادامه مطلب

  • من نمی خوام بخوابم

  •   یکی بود یکی نبود. توی جنگل، جوجه تیغی کوچولویی بود به اسم پولک ..پولک هر شب برای اینکه توی تختش بره و بخوابه کلی بهانه می آورد و تا جایی که می تونست دیرتر می خوابید. یکی از شبها که پولک مثل همیشه سرگرم بازی بود و دلش نمی خواست بخوابه ، مامان جوجه […], ...ادامه مطلب

  • من می خوام یک خفاش باشم

  • 4.2/5 - (43 امتیاز)   توی جنگل سرسبزی پر از درختهای بلوط موش کوچولویی به اسم میکی به همراه مادرش زندگی می کرد . یک شب میکی با هیجان مامانش رو صدا زد و گفت:” مامان بیا، بیا این خفاش رو ببین ، ببین چه بالهای پهن و جالبی داره و تو آسمون پرواز می […], ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها