مابانو

متن مرتبط با «حسنی» در سایت مابانو نوشته شده است

حسنی نگو بلا بگو

  •     داستان حسنی نگو بلا بگو از این قراره که : توی ده شلمرود، حسنی تک و تنها بود. حسنی نگو، بلا بگو، تنبل تنبلا بگو، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه. نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی، هیچکس باهاش رفیق نبود. حسنی تنها روی سه پایه، نشسته بود […], ...ادامه مطلب

  • قصه تصویری حسنی نگو بلا بگو

  • امتیاز دهید توی دهه شلمرود حسنی تک و تنها بود. حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه! واه! واه! نه فلفلی نه قلقلی نه مرغ زرد کاکلی هیچکس باهاش رفیق نبود. تنها روی سه پایه نشسته بود تو سایه… بابای حسنی گفت: “حسنی میای بریم حموم؟؟” حسنی جواب […], ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها