مابانو

متن مرتبط با «آموزش بافت ژاکت زنانه با دو میل» در سایت مابانو نوشته شده است

دانه های جادویی

  • برای شنیدن قصه ها به صورت صوتی وارد شوید   یکی بود یکی نبود. در زمانهای قدیم توی یک شهر کوچیک پیرمردی بود که عاشق کبوترها بود. اون هر روز توی میدون کوچیک شهر روی صندلی چرخ دارش می نشست و برای کبوترها دونه میریخت. بعد طولی نمی کشید که کبوترهای قهوه ای و خاکستری […], ...ادامه مطلب

  • مامان منو دوست داری؟

  • برای شنیدن قصه ها به صورت صوتی وارد شوید لیزا دختر کوچولویی بود که همراه مادرش توی قطب شمال زندگی می کرد. درست وسط برف ها و خونه های یخی.. لیزا هر روز صبح که از خواب بیدار میشد یه عالمه توی برف ها بازی می کرد، بعد به مامانش توی غذا درست کردن و […], ...ادامه مطلب

  • سفری در دنیای موسیقی با آدیوم: دانلود آسان آهنگ‌های جدید، قدیمی و خاص

  •   جستجوی اینترنتی آهنگ؛ داستانی پرماجرا شاید شما هم برای پیدا کردن آهنگ مورد علاقه خود با این مشکلات روبه‌رو شده باشید: جستجوی دشوار عدم وجود مرجع جامع: یافتن آهنگ مورد نظر در میان انبوه وب‌سایت‌ها و صفحات مختلف، کاری دشوار و زمان‌بر بود. نام‌های مشابه: وجود آهنگ‌های متعدد با نام‌های مشابه، جستجو را به […], ...ادامه مطلب

  • کودک ۶ ساله چه چیزهایی باید بداند؟

  •   دوره شش سالگی، یکی از مهم‌ترین فازهای رشد و توسعه در زندگی یک کودک است. در این مرحله، کودکان به سرعت دانش و مهارت‌های جدیدی را فرا می‌گیرند که اساسی برای پیشرفت آینده‌ی آن‌ها خواهد بود. این مهارت‌ها و دانش‌ها از آن‌جایی که به دوره‌ی مدرسه‌ نزدیک می‌شوند، اهمیت بیشتری می‌یابند. در این مقاله، […], ...ادامه مطلب

  • لوازمی که وجودشان در اتاق کودک حیاتی می باشد

  • در ساخت اتاق کودک، انتخاب لوازم ضروری امری حیاتی برای ایجاد یک محیط ایمن و مهیج دارد. هر والدینی تلاش می‌کند تا فضایی ایجاد کند که فرزندانشان در آنجا بتوانند رشد کنند، یاد بگیرند و بازی کنند. بیایید تا بررسی کنیم که لوازم مهمی که برای اتاق کودک اساسی هستند چه هستند. نقطه محوری هر […], ...ادامه مطلب

  • دوستی شب تاب و گرگ

  • برای شنیدن قصه ها به صورت صوتی وارد شوید شب بود و جنگل بلوط ساکت و آروم بود. ماه وسط آسمون بود و نور نقره ایش رو به همه جا پخش می کرد. بیشتر حیوانات در خواب عمیق بودند و البته تعدادی از حیوانات هم مثل همیشه شبها بیدار بودند و دنبال غذا و شکار […], ...ادامه مطلب

  • ماجرای ببر و روباه حیله گر

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید یکی بود یکی نبود. در زمانهای قدیم توی یک جنگل بزرگ و پر از درخت یک ببر زندگی می کرد. یک روز صبح ببر از خواب بیدار شد و در حالیکه خیلی گرسنه اش بود توی جنگل راه افتاد تا چیزی برای خوردن پیدا کنه.. این […], ...ادامه مطلب

  • موهای فرفری جادویی من

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید اسم من آلاست .. موهای من عجیب و خاصه … من یک کله پر از موهای فرفری دارم که توی هم پیچ خوردند و فرو رفتند، موهای من منحصر به فرد و مخصوص به خودمه این بخش از قصه رو میتونید با صدای قصه گوی اختصاصی […], ...ادامه مطلب

  • دوستی با بوفالوی بنفش گمشده

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید در زمانهای قدیم درست در وسط اقیانوس یک جزیره بود که یک قبیله کوچیک افریقایی اونجا زندگی می کردند. کایلا دخترکوچولوی زرنگی بود که هر روز صبح سبدش رو برمیداشت و به وسط جزیره میرفت و از درختها میوه میچید و برای خانواده اش می آورد.. […], ...ادامه مطلب

  • خرگوش باهوش

  • در یک جنگل دور افتاده که پر از درخت‌های میوه و سرو و کاج و گل‌ها و گیاه‌های سبز و زیبا بود و آب و هوای بسیار با صفا داشت گروه زیادی از حیوانات و مرغ‌ها و جانوران گوناگون زندگی می‌کردن. مثل میمون‌ها، خرگوش‌ها، گرازها، آهوها، بزها ، کبوترها و خیلی از مرغ‌های صحرایی. و […], ...ادامه مطلب

  • زندگی روباه ها

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید سلام بچه ها .. من یک روباه هستم .. شما در مورد زندگی روباه ها چیزی می دونید؟ اگر دوست دارید در مورد ما روباه ها بیشتر بدونید با من همراه باشید تا کلی اطلاعات جالب بهتون بدم .. ما روباه ها جز خانواده ی سگ […], ...ادامه مطلب

  • یک میمون عجیب در باغ وحش

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید توی یک باغ وحش بزرگ که پر از حیوانات مختلف بود یک میمون بزرگ آفریقایی بود به اسم سانی.. سانی پیرترین و باهوش ترین حیوان باغ وحش بود که از سالهای قبل به این باغ وحش اومده بود.. همه حیوانات باغ وحش سانی رو دوست داشتند […], ...ادامه مطلب

  • قطرات بارون چطور شکل میگیرن؟

  • دکتر باینوکس تو این ویدئو براتون توضیح میده که قطرات زیبای بارون چطور درست میشن. در این ویدیو با نحوه شکل گرفتن قطرات زیبا و لطیف بارون آشنا میشید. برای دیدن این ویدیو روی دکمه زیر کلیک کنید و وارد شوید:  , ...ادامه مطلب

  • جیب جادویی الا

  • برای شنیدن این قصه به صورت صوتی وارد شوید یکی بود یکی نبود. دختری بود به اسم اِلا که عاشق پیدا کردن و جمع کردن چیزهای جالب بود.. اون یک جیب بزرگ و مخصوص توی لباسش داشت که هر چیز جالبی که پیدا می کرد رو توی اون می گذاشت. الا همیشه با دقت و […], ...ادامه مطلب

  • یک روز هیجان انگیز در شهر بازی

  • اون روز قرار بود برای اولین بار آلبرت موشه به همراه خواهرش آلیس به شهربازی موشها بره . آلبرت هیجان زده بود و ته دلش کمی هم نگران بود. اون نمی دونست که شهربازی چه جور جاییه و چه وسایلی داره .. آلیس با مهربونی گفت: “مطمینم که عاشق شهربازی میشی!” وقتی به شهربازی رسیدند […], ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها